Winged Deer



شاید باورتون نشه اما از آخرین باری که همین‌جا گفتم اینترنت لپ‌تاپم مشکل داره و وصل نمی‌شه و باید ببرم درستش کنم، هنوز نتونستم بر تنبلی‌م غلبه کنم و انجامش بدم. با گوشی وبلاگ خوندن و وبلاگ نوشتن نصف لذتش رو می‌گیره و شاید به همین دلیله که کم‌تر این‌جا هستم. کاش توی هفته‌ی آینده تمام خدایان المپ بهم کمک کنن تا لپ‌تاپم رو ببرم و درستش کنم چون واقعاً دلم می‌خواد بیشتر این‌جا بنویسم. یه دلیل دیگه‌ش هم اینه که یک وبلاگ تازه با آرشیو طولانی پیدا کردم که عاشقشم و احساس می‌کنم اگه با گوشی‌م بخونمش، بهش توهین کردم. البته طاقت نیاوردم و تا الان خیلی‌ش رو خوندم اما خب، هنوز خیلی دیگه‌ش مونده. از بعد کنکورم کتاب رو با کتاب روشن می‌کنم و قشنگ نشانه‌های اعتیاد رو در خودم می‌بینم. دلم می‌خواد حالا که تصمیم دارم بخش بزرگی از زندگی‌م رو به خوندن و نوشتن کتاب‌های کودک و نوجوان اختصاص بدم، یه کم دقیق‌تر و عمیق‌تر پیش برم. مثلاً برای خودم یک لیستی از نویسنده‌ها و مترجم‌هایی که ازشون چیزی خوندم درست کنم و بنا به تشخیص و علاقه‌م، کتاب‌های بیشتری ازشون بخونم. مدتیه که توی گودریدز فعال‌تر از همه‌جام. منی که اون اوایل نمی‌تونستم یک خط ریویو بنویسم، حالا موتورم راه افتاده و یکی از کارهای مورد علاقه‌م شده ریویو نوشتن. البته ریویوهام چندان ریویو نیستن و بیشتر شبیه یادداشت‌های کوچولوان. اما با تمام قلبم بهشون عشق می‌ورزم. وسواسم نمی‌ذاره که تمام کتاب‌هایی که تا الان خوندم رو وارد کنم ولی کی به تعداد کتاب‌ها اهمیت می‌ده؟ ای کاش زودتر نتایج نهایی آزمون ارشد بیاد. این‌که نمی‌دونم این روزها، روزهای پیش از دانشجوی ارشد شدنمه یا روزهای مونده به آزمون بعدی ارشد که اسفنده واقعاً مضطربم می‌کنه. البته دروغ چرا؟ این اضطراب، زیاد و مداوم نیست و فقط یه وقت‌هایی میاد سراغم. چون یه طوری می‌شه بالاخره دیگه. فقط مرگه که چاره نداره. در نهایت به عشق و کلمه‌ها پناه می‌برم.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها